به وب سایت روستای صومعه علیا خوش امدید

جدیدترین اخبار و مطالب مربوط به روستای صومعه علیا را در این سایت مشاهده کنید

مقدمه تاریخی

نوشته شده توسط: مهدی حاتمی در ۲۹ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۱۳
دسته بندی:  تاریخ بروانان و سوما» مقدمه تاریخ بروانان

 

کشور ما به دلیل گستردگی و وجود عناصر باستانی فراوان هنوز به شکل شایسته شناسایی نشده است و این موضوع از وضع نابسامان تاریخ کشورمان مشهود است. موضوع جالب این است که تاریخ اسطوره ای ما به دوره ماقبل مادها و هخامنشیان مربوط است و تاریخ معتبر و مستند کشورمان از دوره هخامنشیان شروع می گردد و این دو تقریبا مسیری مستقل از همدیگر مستقل دارند .تاریخ تمدن در دنیا از 3000 قبل از میلاد با سومریان شروع می گردد و در کنار آنها ایلامیان در حدود 2000 قبل از میلاد در ایران تمدن و حکومتی تشکیل می دهند از طرفی سومریان در هزاره سوم قبل از میلاد از حکومت هایی در ایران خبر می دهند که با ایشان در رقابت بوده اند. این حکومت ها شامل لولوبیان،کوتیان و کاسیها بوده اند . اخباری که ما از ایشان داریم همگی از جغرافیای خارج ایران است و ما خودمان سند یا مدرکی در داخل کشور از ایشان بدست نیاورده ایم .

تاریخ ایران باستان از دوره ماقبل تاریخی تا

دوره مادها بصورت اسطوره ای است. تاکنون قادر نشده ایم ارتباطی منطقی بین حوادث تاریخی دوره ماد و تاریخ اساطیری ایجاد نمائیم و حتی در خصوص جغرافیای این دوره نیز به نتایج قطعی نرسیده ایم. اسطوره های ایران بسیار غنی و بیشتر رویکردی تاریخی دارد . بسیاری از محققان و مورخان از شناسایی جغرافیای تاریخی ایران باستان ناامید شده و میدان را برای تمدنهای همسایه خالی کرده اند. به واقع ما آثار و شواهد در خور توصیف در تاریخ اسطوره ایمان نیافته ایم که از میراث خود دفاع نمائیم .در بین ملل عهد باستان که دارای تاریخ اسطوره ای هستند یونان از مقام بارزی برخوردار است و بیشتر منابع آن به حدود قرنهای 8 قبل از میلاد تا تشکیل امپراطوری روم مربوط می شود.ولی منابع تاریخ اسطوره ای ایران از آفرینش انسان تا دوره ماقبل مادها مربوط می شود. اوستا و کتب باستانی ایران که ما از آنها اطلاع کافی نداریم اخبار شگفتی در خود دارند که بعدها نسخه های تقلید شده آنها در بین ملل دیگر رایج شده است.ولی متاسفانه ما از مرزهای اسطوره و خیال پا را فراتر نگذاشته ایم . عدم کشف باستانی درخور و غنی ، مایوس کننده شده است. در بیشتر نوشته ها و مقالات مورخان ایرانی و غربی، اوستا و شاهنامه کتابی خارج از زمان و مکان پنداشته شده است. این موضوع جای تامل دارد ملتها دردوره های مختلف برای غنی کردن ادبیات و تقویت وطن دوستی اقدام به خلق اسطوره از روی حوادث تاریخی خودشان نموده اند . در دوره های ابتدایی تاریخ ،که ذهن بشر زیاد رشد نیافته بود اسطوره ها از حوادث واقعی و طبیعی نشات             می گرفت. حوادث اساطیری ایران نیز به همین ترتیب دارای ریشه های واقعی در تاریخ کشورمان هستند ولی زمان آنها به دوره ای دورتر از عهد تاریخی بر می گردد. تلاش مورخان برای انطباق این اسطوره ها با حوادث دوره های بعدی تاریخ ایران به نتیجه نمی رسد. حوادث باستانی ایران از حدود 6000 تا 2500 قبل وقوع یافته و هیچ ارتباطی به دوره های تاریخی و از جمله مادها و هخامنشیان و دوره های بعدی ندارد. در منطقه باروی تل های بسیاری وجود دارد. تلهای فراوان و منحصربفرد این منطقه که ارزش آنها کمتر از تل های یافته شده در شوش ،سیلک،حسنلو و بین النهرین نیست. هرگز مورد کاوشهای باستان شناسی قرار نگرفته است به همین دلیل در مراجع علمی هیچ نشانی از این منطقه دیده نمی شود.

خوشبختانه منطقه باروی از لحاظ خصوصیات باستان شناسی و وجه تسمیه اسامی منحصر بفرد است. این منطقه در اواخر دوره ساسانیان و در حمله رومیها که شهر فرااسپه و آتشکده آذرگشسب را ویران نمودند رونق خود را از دست داده و به حالتی که اکنون هست در آمده و در دوره اسلامی دور افتاده بوده است و این عامل باعث حفظ اسامی و کیفیت باستانی آن شده است. و این امر احتمال خطا در تحقیقات ما را به حداقل می رساند.

از علل ناشناخته ماندن باروی اشتباهی است که بین سه واژه باروی،بابل و بلخ اتفاق افتاده است. اکثر مورخانی که از نسخ قدیمی، تاریخ کشورمان را تدوین می کردند وقتی به واژه ناشناس باروی و بابیلو برخورده و محل جغرافیایی آن را پیدا نمی کردند و شناختی از آن نداشتند به حدس و گمان پرداخته اند. مخصوصا حوادث بسیار مهمی که به این منطقه ها نسبت داده شده ،ایشان را به این گمان رسانده که این حوادث مهم باید در مکان مهمی وقوع یافته باشد و این مکانها در نظر ایشان نبوده است جز نامهای مشابه بابل و بلخ. همچنین با توجه به اینکه باروی(BARVI) و بارو اسم عام برای قلعه و دژ می باشد بسیاری از مورخان منطقه جغرافیایی از آن استنباط نکرده اند. ولی در دوره اخیر که کتیبه های آشوری و اورارتویی رمز گشایی شده است ما از کشورهای بنام بیت باروا(Barua) یا بارواتا(Baruata) و بابیلو (Babilu) در شمالغرب ایران آگاه شده ایم. و این کتاب کوششی است برای معرفی این منطقه.جای سئوال هست که چرا مورخان به تناقضات و ناسازگاری این اخبار توجه نکرده اند مثلا بابل شهری مربوط به عراق و بین النهرین بوده که در هیچ دوره تاریخی خاستگاه حکومتهای ایرانی نبوده است ولی برخی مورخان پادشاهان کیانی ایران را بدانجا منسوب نموده اند در صورتی که در هیچ سند تاریخی بابل معادل ایرانویچ محل حکومت های کیانی نبوده است. یا زرتشت را پیامبری از بابل دانسته اند در صورتی که زرتشت هرگز بدان سوی نرفته و در هیچ دوره ای نشانی از دین زرتشت در بابل دیده نشده است.

در این کتاب سعی شده است از منابع معتبر و کتب تاریخی مرجع استفاده شود و از تمامی منابع بهره گرفته شده است و این موضوع مطالعه کتاب را برای خواننده سنگین می کند ولی برای حصول اطمینان، مفید می باشد.


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

نوشتن دیدگاه